English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (7312 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
orient U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
orienting U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
orients U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
advanced countries U کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته
developed countries U کشورهای توسعه یافته کشورهای پیشرفته
rio treaty U اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
developing countries U کشورهای در حال رشد کشورهای در حال توسعه
eastern U خاوری
ortive U خاوری
northeast U شمال خاوری
south eastern U جنوب خاوری
south easterly U جنوب خاوری
southeast U جنوب خاوری
north-eastern U از شمال خاوری
oriental U اسیایی خاوری
the old world U نیم کره خاوری
northeaster U باد شمال خاوری
southeastward U در جهت جنوب خاوری
vlsi U مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity U حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super- U کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
ultra high frequency U بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f. U بسامد بسیار بسیار زیاد
brilliance U درخشندگی
sheen U درخشندگی
refulgence U درخشندگی
luminance U درخشندگی
luminosity factor U درخشندگی
luster U درخشندگی
lustre U درخشندگی
glim U درخشندگی
radiance U درخشندگی
brightness U درخشندگی
shine U درخشندگی
shines U درخشندگی
luminosity U درخشندگی
effulgence U درخشندگی
fulgor U درخشندگی
brilliancy U درخشندگی
radiancy U درخشندگی
fulgour U درخشندگی
splendor U درخشندگی
coruscation U درخشندگی
effulge U درخشندگی
fulgency U درخشندگی
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
brightness contrast U تقابل درخشندگی
chatoyancy U درخشندگی متغیر
chatoyance U درخشندگی متغیر
bril U واحد درخشندگی
irradiance U درخشندگی تابش
irradiancy U درخشندگی تابش
glare U درخشندگی زیاد
glitters U درخشندگی درخشش
glittered U درخشندگی درخشش
glitter U درخشندگی درخشش
glares U درخشندگی زیاد
apparent luminosity U درخشندگی فاهری
glared U درخشندگی زیاد
luminosity factor U ضریب درخشندگی
lustreer U درخشندگی صیقل
absolute luminosity U درخشندگی مطلق
resplendency U درخشندگی جلوه
resplendence U درخشندگی جلوه
brightness adaptation U انطباق با درخشندگی
brilliancy prize U جایزه درخشندگی شطرنج
luminouity U فرو زندگی درخشندگی
blaze U درخشندگی جار زدن
blazes U درخشندگی جار زدن
blazed U درخشندگی جار زدن
Burundi U کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
quartz clock U بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
developed market economy countries U کشورهای مرفه
less developed contries U کشورهای کم رشد
overseas U کشورهای بیگانه
allied U کشورهای هم پیمان
free world U کشورهای غیرکمونیست
uncomitted countries U کشورهای غیرمتعهد
industrial nations U کشورهای صنعتی
poor countries U کشورهای فقیر
orientalize U خاوری شدن شرقی ماب شدن
retarded countries U کشورهای عقب مانده
allied headquarters U قرارگاه کشورهای هم پیمان
Underdeveloped ( backward) countries . U کشورهای عقب افتاده
The English speaking-countries. U کشورهای انگلیسی زبان
underdeveloped countries U کشورهای توسعه نیافته
development countries U کشورهای قابل توسعه
the united states of america U ایالات یا کشورهای متحدامریکا
third world countries U کشورهای جهان سوم
backward countries U کشورهای عقب مانده
federalization U تشکیل کشورهای متحد
internationals U مربوط به کشورهای مختلف
developing countries U کشورهای در حال توسعه
international U مربوط به کشورهای مختلف
capitalist countries U کشورهای سرمایه داری
commonwealths U کشورهای مشترک المنافع جمهور
third world economies U اقتصاد کشورهای جهان سوم
commonwealth U کشورهای مشترک المنافع جمهور
OAS U مخفف سازمان کشورهای امریکایی
federative U مبنی بر سازمان کشورهای متحد
federate U تشکیل کشورهای متحد دادن
federated U تشکیل کشورهای متحد دادن
federates U تشکیل کشورهای متحد دادن
commonwealth games U جام کشورهای مشترک المنافع
less developed countries U کشورهای کمتر توسعه یافته
federating U تشکیل کشورهای متحد دادن
reactions from abroad U واکنش مردم در کشورهای خارجی
overseas income U درامد از کشور یا کشورهای خارجی
organization of petroleum exporting cont U سازمان کشورهای صادرکننده نفت
pan americanism U طرفداری از اتحاد کشورهای امریکایی
OPEC U سازمان کشورهای صادرکننده نفت
state-of-the-art U بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
unicef (= united nations international U یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
least developed countries U پائین ترین کشورهای در حال توسعه
trade follows the flag U تجارت کشورهای مشترک المنافع با انگلستان
isolationist U طرفدارعدم مداخله در سیاست کشورهای دیگر
oil rich countries U کشورهای ثروتمند تولید کننده نفت
developed market economy countries U کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
country file U را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
e r p U جهت کمک به توسعه اقتصادی کشورهای اروپا
seato forces U نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
pax britannica U اشتی که انگلیس کشورهای جنگجوربدان دعوت میکند
south east U جنوب خاوری جنوب شرقی
Comparison with other countries is extremely interesting. U مقایسه با کشورهای دیگر بی اندازه جالب توجه است.
first world U کشورهای کنونی سرمایه داری پیشرفته ازنظر اقتصادی
the big four U درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
satellites U ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
satellite U ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
christian era U مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
dumping U فروش کالادر کشورهای دیگر با قیمتی پایین تر از قیمت داخلی
rio treaty U پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
enclaves U ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
enclave U ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
nordic council U فنلاند و نروژ که هدف ان بسط همکاریهای کشورهای اسکاندیناوی درشئون مختلف است
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence. U در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
lanolin U لانولین [ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
e f t a (european free trade association U اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
characteristics of underdeveloping U مشخصات کشورهای در حال توسعه ویژگیهای توسعه نیافتگی
hair U [الیاف نازکتر از پشم مو یا کرک بز و شتر، تفاوت آن با پشم در داشتن ساختار سلولی است که کیسه های هوای موجود باعث ایجاد درخشندگی بیشتر آن می گردد.]
marshall plan U طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
safflower U گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
world bank U بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
pan american union U سازمان دولتهای قاره امریکا که به سال 0981 در واشنگتن تاسیس شد و هدف ان گسترش همکاری و همبستگی در شقوق و شئون مختلفه بین کشورهای قاره امریکااست
colombo plan U طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
out and a way U بسیار
beastby U بسیار
an abundance of U بسیار
multiplicity U بسیار
clinking U بسیار
rotten <adj.> U بسیار بد
lousy <adj.> U بسیار بد
terrible <adj.> U بسیار بد
awful <adj.> U بسیار بد
unco U بسیار
numerous U بسیار
sadly U بسیار بد
desperate U بسیار بد
far U بسیار
all- U بسیار
precious U بسیار
far and away U بسیار
by far U بسیار
many U بسیار
ever so U بسیار
multifarious U بسیار
overly U بسیار
lot U بسیار
all U بسیار
very little U بسیار کم
thousand and one U بسیار
immortally U بسیار
multiped U بسیار پا
lashongs U بسیار
abundant U بسیار
seldom U بسیار کم
galore U بسیار
longeval U بسیار زی
parlous U بسیار
sopping U بسیار
powerfully U بسیار
sorely U بسیار
no end of U بسیار
mickle U بسیار
plenty U بسیار
so mush U بسیار
much U بسیار
detestable U بسیار بد
not a lettle U بسیار
muckle U بسیار
mickle or muckle U بسیار
awfully U بسیار
very U بسیار
oftentimes U بسیار
international development association U مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
tour de france U مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
precipitancy U تعجیل بسیار
heavy poll U ارا بسیار
polyphonic U بسیار صدا
pianissimo U بسیار اهسته
diaphoresis U خوی بسیار
polyphagous U بسیار غذا
pleophagous U بسیار خوار
precipitance U تعجیل بسیار
Recent search history Forum search
1incentive
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1popsicle
1کارآفرینی
1The present situation in Afghanistan is quite problematic. The country has very little in the way of existing infrastructure, and no real prospects for economic growth aside from the illegal drug trad
1offshoring
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2crucification
2معنی اسم تیتان چیست؟
1من نتونستم شام بپزم ولی مادرم شام بسیار خوشمزه ای پخت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com